شاخص اقتصادی چیست؟ معرفی انواع شاخص های اقتصادی

محال است که در دنیای سرمایه‌گذاری و تحلیل مالی حضور داشته باشید اما گذرتان به کوچۀ شاخص‌های اقتصادی نیفتاده باشد. اگر اقتصاد را یک موجود زنده در نظر بگیریم، شاخص‌های اقتصادی چیزی در مایه‌های تب‌سنج و فشارسنج هستند و ما را از وضعیت سلامتی یا وخامت اوضاع اقتصاد باخبر می‌کنند. در این قسمت از خانۀ سرمایه، شما را با مهم‌ترین شاخص ‌های کلان اقتصادی آشناتر می‌کنیم. با ما همراه باشید.
شاخص (Index) چیست؟
«شاخص» یا «Index» یک ابزار است. ابزاری که به ما کمک می‌کند تا از آن برای تشخیص‌دادن روند تغییر در یک دسته از اطلاعات استفاده کنیم. اجازه دهید به زبانی ساده‌تر این موضوع را روشن کنیم.
تصور کنید شما صاحب یک زمین کشاورزی هستید و برای آبیاری زمین خود از آب قنات استفاده می‌کنید. مقدار آبی که در هر نوبت حوضچۀ باغ شما را پر می‌کند مشخص است. از آنجا که کشاورزان اطراف شما حوصلۀ حساب و کتاب ندارند، برای یکسان‌شدن تقسیم آب میان خودشان در تمام حوضچه‌ها، خطی را در دیوارۀ حوضچه کشیده‌اند. وقتی آب به آن خط می‌رسد، یعنی شما سهمیۀ آبتان را از قنات برداشت کرده‌اید و باید راه آب را برای نفر بعدی باز کنید.
در این مثال، خطی که در حوضچۀ آب همۀ کشاورزان کشیده شده بود، «شاخص» صدا زده می‌شود. به زبان ساده، شاخص‌ها وظیفه دارند تا مهم‌ترین اطلاعات را در خلاصه‌ترین، کوتاه‌ترین و قابل درک‌ترین شکل ممکن به دستتان برسانند.
شاخص اقتصادی به چه معنا است؟
ماجرای شاخص‌ها در اقتصاد هم حضور دارد. اگر در مثال قبلی، جای آب را با اقتصاد و جای خط داخل حوضچۀ آب را با «شاخص‌‌های اقتصادی» عوض کنیم، درک مفهوم این شاخص‌ها و کارایی‌شان برایمان بسیار راحت‌تر می‌شود.
«شاخص‌‌های اقتصادی» یا «Economic Indicators» اطلاعاتی را در مورد تغییرات یک فعالیت اقتصادی در اختیارمان می‌گذارند.
بررسی‌کردن شاخص‌های اقتصادی چه مزیت‌‌هایی دارد؟
بیایید نگاهی تیتروار به مزیت‌های آگاه‌بودن از شاخص‌‌های اقتصادی بیندازیم. درک شاخص‌های اقتصادی به ما کمک می‌کند تا:

از اوضاع اقتصادی کشورمان یا جهان بیش‌تر سر در‌آوریم؛
با چشمی بازتر در مورد تصمیم‌های سرمایه‌گذاری دست به اقدام بزنیم؛
در مورد سلامت‌بودن یا نبودن اوضاع اقتصادی به نتیجه‌ای کلی برسیم؛
در جایگاه یک تحلیل‌گر مالی، درک درستی از اقتصاد کشور و علت ایجاد نوسآن‌های بازار به دست آوریم و مشاوره‌های عاقلانه‌تری به مردم ارائه دهیم؛
از ارزش پول، سرمایه و دارایی‌هایمان بهتر و هوشمندانه‌تر محافظت کنیم؛
از گرفتن تصمیم‌های هیجانی که در نتیجۀ دنبال‌کردن رفتارهای هیجانی دیگران هستند جلوگیری کنیم؛ چون خودمان با بررسی شاخص‌های اقتصادی و تحلیل آن‌ها به نتیجۀ موردنظرمان رسیده‌ایم و نیازی به دنباله‌روی بی‌چون و چرا از دیگران نداریم.

در ادامه، به سراغ معرفی مهم‌ترین شاخص‌‌های کلان اقتصادی می‌رویم.
مهمترین شاخص های اقتصادی کدامند؟
شاخص نرخ بیکاری
«Unemployment Rate» یا «نرخ بیکاری» شاخصی است که در بازه‌های زمانی مشخص توسط ادارۀ کار منتشر می‌شود. این شاخص، نشان‌دهندۀ تعداد افراد بیکار در بازار کار است. شاخص نرخ بیکاری می‌تواند به‌طور مستقیم روی بازارهای مالی تأثیر بگذارد.
مثلاً وقتی این شاخص بالا باشد به این معنی است که افراد زیادی کار خود را از دست داده‌اند و شرکت‌ها توانایی پرداخت حقوق و استخدام آن‌ها را ندارند.
شاخص نرخ اشتغال
«Employment rate» یا همان «نرخ اشتغال» شاخصی است که از کم و کیف اشتغال در کشور خبرهایی را به گوشمان می‌رساند. مثبت‌بودن این نرخ، سلامت و قدرت اقتصادی یک کشور را به نمایش می‌گذارد و برعکس، منفی‎بودن آن، شکست دولتمردان در ایجاد فرصت‌های شغلی یا توانایی منحصربه‌فردشان در خراب‌کردن این فرصت‌ها را نشان می‌دهد.
با نگاه به نرخ اشتغال می‌توان سر از کار «میزان رفاه» و «قدرت خرید» افراد جامعه هم درآورد؛ چون هرچقدر که این نرخ بالاتر باشد، یعنی افراد بیش‌تری سر کار هستند و این یعنی پول بیش‌تری در دست و بالشان پیدا می‌شود.
البته، این را هم بگوییم که ماجرای «سطح رفاه» بستگی به تعریف جامعه از رفاه دارد؛ مثلاً، سطح رفاه در آمریکا با ایران از زمین تا آسمان متفاوت است. هرچقدر که یک کشور از نظر اقتصادی قدرتمندتر باشد، داستان رفاه هم در آن متفاوت‌تر خواهد بود.

شاخص تولید ناخالص داخلی
«تولید ناخالص داخلی» یا «Gross Domestic Product» که به اختصار آن را «GDP» صدا می‌زنند، یکی از شاخص‌‌های اقتصادی بسیار مهم است. این شاخص معمولاً به‌صورت سالانه مورد بررسی قرار می‌گیرد. به زبان ساده، «GDP» جمع ارزش تمام کالاها و خدمات یک کشور در طول یک بازۀ مشخص (مثلاً همان یک سال) است. این تعریف چند نکتۀ مهم دارد:

ارزشی که از آن حرف زدیم می‌تواند ریالی یا دلاری باشد؛
منظور از کالاها و خدمات، بخش نهایی آن است؛ یعنی کالاهایی که به دست مصرف‎کنندۀ نهایی می‌رسند.

مثلاً اگر شما کارخانۀ تولید آهک داشته باشید و مقداری از محصول خود را به کارخانۀ تولید شکر سفید بدهید، به‌دلیل اینکه محصول شما هنوز به دست مصرف‌کنندۀ نهایی نرسیده است، در حساب و کتاب تولید ناخالص داخلی نقش مستقیمی نخواهید داشت.
ولی اگر آهک خود را به‌طور مستقیم به افرادی که می‌خواهند خانۀ خودشان را بسازند بفروشید، به‌دلیل اینکه کالا را به دست مصرف‌کنندۀ نهایی داده‌اید، در این شاخص اثرگذار خواهید بود.
در حالت کلی، بالارفتن شاخص GDP می‌تواند نویدبخش رشد اقتصادی باشد ولی ماجرا به این سادگی‌ها هم نیست؛ چون باید تأثیر معیارهای دیگری مثل «تورم» و «فعالیت‌های اقتصادی ثبت‌نشده» را هم در این ماجرا حساب کنیم.
شاخص تراز تجاری
در زبان انگلیسی به آن «Trade Balance» گفته می‌شود. انگشت این شاخص کلان اقتصادی به سمت ارزش خالص صادرات و واردات کشور نشانه رفته است.
به این ترتیب که اگر شاخص تراز تجاری مثبت باشد (در اصطلاح آن را به‌عنوان «مازاد» می‌شناسند)، خبر خوبی برای اقتصاد آن کشور خواهد بود ولی اگر این تراز منفی باشد (در اصطلاح آن را به‌عنوان «کسری» می‌شناسند)، بوی بدهی و کاهش ارزش پول ملی از آن بلند می‌شود.
شاخص قیمت مصرف‌کننده
از دیگر شاخص‌های اقتصادی می‌توانیم به «شاخص قیمت مصرف‌کننده» یا «Consumer Price Index» (به اختصار آن را «CPI» صدا می‌زنند) اشاره کنیم. این شاخص، به‌صورت ماهانه و سالانه اعلام می‌شود و میزان توانایی مردم را برای خرید کالاها و خدمات نشان می‌دهد.
به زبان ساده، شاخص قیمت مصرف‌کننده به‌دنبال این است که هزینه‌های زندگی در یک کشور، شهر یا روستای خاص را به نمایش بگذارد. افزایش «CPI» نسبت به دوره، ماه یا سال گذشته به معنی افزایش «تورم» و نشان‌دهندۀ کاهش تولید است. اگر این شاخص از تورمی که پیش‌بینی می‌شود بیش‌تر شود، نویدبخش بهبود اوضاع اقتصادی در کشور و افزایش ارزش پول ملی خواهد بود.
نکته: جلوزدن شاخص کلان قیمت مصرف‌کننده از تورم فقط تا اندازۀ متعادل، نشان‌های مثبت در نظر گرفته می‌شود. اگر این شاخص فرسنگ‌ها از تورم پیش‌بینی‌شده توسط بانک مرکزی عقب بیفتد یا جلو بزند، زنگ خطر برای اوضاع اقتصادی آن کشور را به صدا در می‌آورد.
شاخص قیمت تولیدکننده یا Producer Price Index (PPI)
این شاخص به‌دنبال نشان‌دادن تغییرات قیمت در تمام بخش‌های تولیدی و غیرتولیدی اقتصاد است. به زبان ساده، این شاخص به‌دنبال نشان‌دادن قیمتی است که تولیدکنندۀ یک کالای خاص آن را برای خرده‌فروشان در نظر می‌گیرد.
می‌توان از عینک‌های دیگری هم به این ماجرا نگاه کرد؛ مثلاً، اینکه «PPI» اندازۀ سبد خرید مصرف‌کننده را به نمایش می‌گذارد. سرمایه‌گذاران از این شاخص برای پیش‌بینی نرخ تورم در آینده کمک می‌گیرند.
شاخص نرخ بهره یا Interest Rate
این شاخص همان سود دریافت‌شده از سوی بانک‌ها در ازای پرداخت وام است. شاخص نرخ بهره، آچاری است که بانک‌های مرکزی از آن برای نفوذ به پول ملی و دستکاری تورم در اقتصاد استفاده می‌کنند.
هرچقدر که شاخص نرخ بهره بیش‌تر باشد، تولیدکنندگان توانایی کم‌تری برای دریافت وام خواهند داشت. درنتیجۀ این ماجرا، چرخۀ رشد اقتصادی به زحمت می‌افتد و تأثیری منفی روی اقتصاد می‌گذارد.
شاخص مدیران خرید
«Purchasing Managers Index» یا «PMI» یکی از شاخص‌های اقتصادی ترکیبی است که از پنج بخش «سطح تولید»، «سفارش‌های جدید از مشتریان»، «زمان تحویل تأمین‌کننده»، «موجودی» و «سطح اشتغال» تشکیل شده است.
این شاخص پس از بررسی و نظرسنجی از 400 مدیر خرید در بخش‌های مختلف و حتی کشورهای متفاوت منتشر می‌شود. رشد این شاخص وضعیت روبه‌رشد اقتصادی را به سرمایه‌گذاران نوید می‌دهد.
شاخص مدعیان بیکاری یا Initial Jobless Claims
این شاخص کلان اقتصادی نشان‌دهندۀ تعداد افرادی است که به‌تازگی شغل خودشان را از دست داده‌ و برای دریافت بیمۀ بیکاری درخواست داده‌اند. این شاخص آخرین وضعیت بازار کار را به تحلیل‌گران و سرمایه‌گذاران نشان می‌دهد.
وقتی این شاخص بالا باشد، یعنی افراد زیادی به‌تازگی کار خودشان را از دست داده‌اند و به جُرگۀ بیکاران پیوسته‌اند. در نقطۀ مقابل، هرچقدر که این شاخص کم‌‎تر باشد، یعنی اوضاع اقتصادی روبه‌راه است و مردم بیش‌تری صاحب شغل هستند.
کاهش این شاخص در ایالات متحده باعث افزایش ارزش دلار می‌شود. گفتنی است که بازار واکنش‌ زیادی به این شاخص نشان می‌دهد. معمولاً این شاخص به‌صورت هفتگی منتشر می‌شود.

شاخص قیمت مسکن
«House price index» (به اختصار «HPI»)، فراز و فرودهای قیمت مسکن را در یک بازۀ زمانی مشخص به نمایش می‌گذارد. «بانک مرکزی» در ایران مسئول تعیین‌کردن فاکتورهای مختلف برای اندازه‌گیری این شاخص است.
این شاخص در آمریکا از سوی «انجمن ملی مسکن» منتشر می‌شود. این شاخص از نظر اهمیت در کنار شاخص‌هایی مثل «نرخ اشتغال» و «درآمد شخصی» قرار می‌گیرد.
شاخص درآمد شخصی یا Personal income
این شاخص کلان اقتصادی به تمام درآمدی که یک شخص از روش‌های مختلفی مثل «کار» و «سرمایه‌گذاری مستقیم یا غیرمستقیم» به دست می‌آورد اشاره دارد. این درآمد ارتباط مستقیمی با «شاخص قیمت مصرف‌کننده» دارد؛ چون نشان می‌دهد که فرد از نظر درآمد این قدرت را دارد که محصولات و خدمات موردنیازش را خریداری کند یا نه. بالابودن این شاخص نشان‌دهندۀ سلامت اقتصادی، پایداربودن نرخ ارز و بالابودن ارزش پول ملی است. این شاخص در بازه‌های زمانی سه‌ماهه و سالانه بررسی می‌شود.
شاخص موجودی نفت خام
«Crude Oil Inventory» یا «COI» یکی از شاخص‌های اقتصادی حیاتی است که به‌طور مستقیم روی قیمت فرآورده‌های نفتی و حتی تورم تأثیر می‌گذارد. «COI» به نوسان‌ تعداد بشکه‌های نفت خام شرکت‌های آمریکایی اشاره دارد که توسط «ادارۀ اطلاعات انرژی آمریکا» منتشر می‌شود.
اگر این شاخص مثبت باشد، قیمت نفت خام پایین می‌آید و برعکس. این شاخص به‌صورت هفتگی منتشر می‌شود. مواردی مثل: «تصمیم‌های گرفته‌شده در اوپک»، «مسائل سیاسی»، «تغییر در مالیات‌ها» و… می‌توانند روی این شاخص تأثیرگذار باشند.
شاخص ذخایر گاز طبیعی
چیزی شبیه به «شاخص موجودی نفت خام» در مورد شاخص «ذخایر گاز طبیعی» هم وجود دارد. این شاخص که با «Natural Gas Storage» نشان داده می‌شود، به حجم گاز طبیعی ذخیره‌شده به روش‌های مختلف در طول بازۀ یک‌هفته‌ای اشاره دارد.
این شاخص نه‌تنها برای آمریکا بلکه برای ایران هم بسیار مهم است؛ چون ما یکی از غنی‌ترین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار داریم و بعد از روسیه در جایگاه دوم این رده‌بندی نشسته‌ایم.
اما در کل، به‌دلیل تأثیر اقتصاد آمریکا روی ارزش دلار نمی‌توان به‌راحتی این شاخص را دست‌کم گرفت. اگر رقم اعلام‌شدۀ این شاخص از چیزی که بازار پیش‌بینی می‌کرده کم‌تر باشد، تأثیر مثبتی روی ارز می‌گذارد.
شاخص هزینۀ اشتغال یا Employment Cost Index
به اختصار آن را «ECI» هم صدا می‌زنند. این شاخص که هر سه ماه یک بار منتشر می‌شود، تغییرات حقوق دریافتی توسط افراد را نمایش می‌دهد.
چیزی که شاخص هزینۀ اشتغال آن را به نمایش می‌گذارد، هزینۀ نیروی کار است که در پِی آن افزایش تورم در جامعه را به‌دنبال خواهد داشت. ناگفته نماند که با استفاده از این شاخص «سلامت اقتصاد» یک کشور هم زیر ذره‌بین بررسی قرار می‌گیرد.
شاخص‌‌های بورسی و دلار یا Stock Market Indexs
تمام شاخص‌‌های اقتصادی که به بازار بورس و دلار ارتباط دارند، در این دسته قرار می‌گیرند. این شاخص‌ها با بررسی جریان‌هایی که در این بازارها وجود دارند دست به پیش‌بینی ماجراهای آینده می‌زنند. شاخص‌هایی مثل:

شاخص قیمت و بازده نقدی؛
شاخص کل هم‌وزن در بورس؛
شاخص قیمت هم‌وزن در بورس؛
‌شاخص سهام آزاد شناور؛
و …

به زبان ساده، با استفاده از شاخص بازار سهام می‌توان روند بازار را تشخیص داد. برای آشنایی بیش‌تر با این شاخص‌ها به مقالۀ «انواع شاخص‌های بورس چیست و چه کاربردهایی در بازار بورس دارند؟» سر بزنید.

شاخص خرده‌فروشی
نام اصلی آن «Advance Monthly Sales for Retail Trade» است که برای راحتی بیش‌تر «Retail Sales» هم به آن می‌گویند. شاخص خرده‌فروشی، داده‌های خرده‌فروشی در یک اقتصاد را به نمایش می‌گذارد.
پیش‌بینی می‌کند که با توجه به میزان تولید در کشور، بازار خرده‌فروشی تا چه اندازه فروش خواهد داشت. در کنار این ماجرا یک مقایسه هم انجام می‌دهد. به این ترتیب که می‌گوید میزان فروش در بازار خرده‌فروشی این ماه چقدر نسبت به ماه گذشته تغییر (رشد یا افت) کرده است.
چرا شاخص خرده‌فروشی بسیار با اهمیت است؟
این شاخص اهمیت بالایی برای سرمایه‌گذاران دارد؛ چون می‌تواند نوسان‌های قیمتی را در بازار به وجود آورد. اگر اطلاعات پیش‌بینی میزان خرده‌فروشی خوب و مثبت باشد، سلامت اقتصاد را به ما نشان می‌دهد.
به‌دنبال این ماجرا، بازار سهام هم بالا می‌کشد و وضعیت صعودی را تجربه می‌کند. برعکس این ماجرا هم برقرار است؛ یعنی، اگر اطلاعات شاخص خرده‌فروشی منفی باشد، نشان از اوضاع نابه‌سامان اقتصادی است که به‌دنبال آن بازار سهام هم دچار سقوط می‌شود.

شاخص مجوزهای ساخت یا Building Permits
این شاخص، تعداد مجوزهای صادرشده برای ساخت‌وساز مسکن را در طول یک فصل مشخص می‌کند. دو سازمان از این شاخص‌ خیلی استفاده می‌کنند:

وزارت مسکن و شهرسازی؛
بانک‌ها.

وزارت مسکن و شهرسازی هنگام برنامه‌ریزی برای مسکن و بانک‌ها، در مورد پیش‌بینی میزان تقاضای وام مسکن از شاخص مجوزهای ساخت استفاده می‌کنند. وقتی این شاخص کلان اقتصادی مثبت باشد، وضعیت خوب اقتصادی و سازندگی را به نمایش می‌گذارد.
شاخص اعتماد مصرف‌کنندگان
شاخص کلان اقتصادی «Consumer Confidence Index» (به اختصار «CCI»)  یکی از جالب‌ترین شاخص‌های اقتصادی به حساب می‌آید؛ چون تمرکز این شاخص روی میزان رضایتمندی مصرف‌کنندگان یک جامعه از اوضاع اقتصادی است.
اگر مردم یک جامعه خیالشان از بابت افزایش درآمدشان در سال‌های پیش‌رو جمع باشد، خیلی راحت‌تر به سراغ خرید کالاها و خدمات موردنیازشان می‌روند. رشد این شاخص، نشان‌ مثبت از رشد اقتصاد یک کشور و سقوط آن، زنگ خطری در مورد وضعیت اقتصاد ملی کشورها است.
شاخص قدرت ارز
شاخص قدرت ارز یا «Currency Strength» میزان قدرت ارز ملی یک کشور را به نمایش می‌گذارد. وقتی این شاخص بالا باشد، یعنی ارز یک کشور ارزش زیادی دارد. درنتیجه، می‌تواند کالاهای خارجی را به قیمت کم‌تری وارد کند و کالاهای خودش را به قیمت بالاتری به فروش برساند. پایین‌بودن شاخص قدرت ارز هم کم‌ارزش‌بودن ارز یک کشور را به نمایش می‌گذارد.
البته، جنبۀ مثبتی هم دارد که به‌دلیل ارزان‌تر شدن کالاها و خدمات در داخل کشور، مقصد مناسبی برای گردشگران خارجی خواهد بود.
شاخص درآمد و دستمزد یا Income and Wages
پایین‌بودن این شاخص، خبر بدی برای دنیای سرمایه‌گذاری است؛ چون نشان می‌دهد که:

سطح دستمزدها از میزان مخارج متوسط زندگی پایین‌تر هستند؛
کارفرماها در حال اخراج‌کردن نیروهای خود هستند؛
سرمایه‌گذاری‌ها در داخل کشور نتیجۀ خوبی ندارند و مردم ترجیح می‌دهند که به‌جای سرمایه‌‌گذاری روی تولید، پولشان را با درآمد ثابت در بانک‌ها یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری بگذارند.

شاخص تولید ناخالص ملی
«Gross National Product» یا «GNP» تقریباً همان «شاخص تولید ناخالص داخلی» است با این تفاوت که در محاسبۀ آن برخی از فاکتورها مثل «درآمد ایرانی‌های خارج از کشور که به داخل کشور پول می‌فرستند» و «خارجی‌های داخل کشور که به خارج از ایران پول می‌فرستند» هم در نظر گرفته می‌شود.
چرا همه باید از شاخص‌‌های اقتصادی باخبر باشند؟
همان‌طورکه گفتیم، شاخص‌های اقتصادی اطلاعاتی را در مورد چندوچون تغییرات در اقتصاد ایران و جهان در اختیارمان می‌گذارند. بنابراین، فرقی نمی‌کند که در بازار سرمایه مشغول به کار هستیم یا نه.
چون تا زمانی‌که ما هم بخشی از این اقتصاد هستیم، شاخص‌های اقتصادی به اثرگذاری روی ما ادامه می‌دهند؛ چه آن‌ها را بشناسیم و چه نشناسیم.
آگاه‌بودن از این شاخص‌ها، پرده‌ای که به‌دلیل ناآگاهی از اوضاع اقتصادی و ریشه‌های ایجاد آن جلوی چشممان کشیده شده است را کنار می‌زند و به ما کمک می‌کند تا آگاهانه‌تر دست به گرفتن تصمیم‌های اقتصادی بزنیم.

اوضاع شاخص‌های اقتصادی در ایران چطور است؟
براساس پیش‌بینی‌های منتشرشده از سوی بانک جهانی، شاخص‌های اقتصادی ایران با وجود شیوع ویروس کرونا و تحریم‌های اقتصادی در سال 2022 در وضعیت مثبت و روبه‌رشد قرار می‌گیرند.
البته، باید دید این پیش‌بینی با وجود جراحی‌های سنگین و غریب اقتصادی در ایران و سیاست‌هایی که گویی اهمیت خاصی به اشتغال یا دست‌کم حمایت از شغل‌های جدید اینترنتی از خود نشان نمی‌دهند – مثل طرح صیانت، فیلترینگ گستردۀ شبکه‌های اجتماعی مانند «اینستاگرام» که به‌طور مستقیم منبع درآمد بیش از نه میلیون ایرانی است – در پایان سال 2022 هم همچنان چراغ سبز رشد را نشان می‌دهند یا خیر.
خلاصه مطلب
شاخص‌ها ابزارهایی هستند که به ما کمک می‌کنند تا از آن‌ها برای تشخیص تغییر در یک دسته از اطلاعات استفاده کنیم؛ «شاخص‌های اقتصادی» یا «Economic Indicators» اطلاعاتی را در مورد تغییرات یک فعالیت اقتصادی در اختیارمان می‌گذارند. باخبرشدن از چندوچون شاخص‌‌های کلان اقتصادی به ما کمک می‌کند تا دید بازتر و شفاف‌تری نسبت به اوضاع اقتصادی به دست آوریم. این موضوع به‌ویژه وقتی به سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی علاقه‌مند باشیم به کمکمان می‌آید؛ اوضاع شاخص‌‌های اقتصادی در ایران همچون کشورهای دیگر حاصل‌جمعی از تصمیم‌های سیاسی، اقتصادی و اثر ویروس کرونا است. البته، در مورد شرایط اقتصادی ایران باید تأثیر تحریم‌های خارجی و فیلترهای داخلی را هم در نظر بگیریم.
سوالات متداول

آیا شاخص‌های اقتصادی همیشه ثابت و غیرقابل‌تغییر هستند؟

شاخص‌ها هم مثل خیلی چیزهای دیگر در گذر زمان دچار تغییر می‌شوند. به‌دنبال این ماجرا، حتی معنی و میزان اهمیتی که دارند هم رنگ و روی خود را می‌بازد.

آیا شاخص‌های کلان اقتصادی همیشه به‌صورت خطی حرکت می‌کنند؟

خیر. پیش‌بینی‌هایی که در شاخص‌های اقتصادی رخ می‌دهند، فقط از وضعیت اقتصادی ریشه نمی‌گیرند.

به این مقاله امتیاز دهید

(۱۶۳ رای)

۴.۴

ترتیبی که برای خواندن مقالات شاخص های اقتصادی به شما پیشنهاد میکنیم:

وبسایت https://appagahi.ir
نوشته ایجاد شد 3726

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مرتبط

متنی که میخواهید برای جستجو وارد کرده و دکمه جستجو را فشار دهید. برای لغو دکمه ESC را فشار دهید.

بازگشت به بالا